تو رو خداااااا
الان که داری وبمو میخونی دستتو بگیر بالا برام دعا کن
منم دوست دارم مثل خیلی از شماها سالمو قشنگ و شاد شروع کنم
خواهش میکنم برام دعا کن خواهش میکنم!
+
تاريخ سه شنبه بیست و نهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 21:8 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
شما که سواد داری ، لیسانس داری ، روزنامه خونی
با بزرگون می شینی، حرف میزنی ، همه چی می دونی
شما که کله ت پره ، معلّم مردم گنگی
واسه هر چی که می گن جواب داری ، در نمی مونی
بگو از چیه که من ، دلم گرفته؟
راه میرم دلم گرفته ، می شینم دلم گرفته
گریه می کنم ، می خندم ، پا میشم، دلم گرفته
"محمد صالح علا"
+
تاريخ سه شنبه بیست و نهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 17:24 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
ساده ترین کار جهان این است که
خود باشی
و دشوارترین کارجهان این است که
کسی باشی كه دیگران می خواهند
+
تاريخ سه شنبه بیست و نهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 17:23 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
از کنار تنھایے من کھ رد شدے،
گوشھایت را محکم بگیر.....
اینجا "سکوت" آدم را کر مےکند.......
+
تاريخ سه شنبه بیست و نهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 17:13 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
خدا یادت نرهاااا من منتظرتم
قربونت برم منو یادت نره
انگار چسبیدم به این صندلیه اصلا دلم نمیخواد پاشم
من مطمئنم خدا حاجتمو میده فقط نمیدونم چرا اینقدر دپرسم
میدونی مثل روزی که رفته بود جواب کنکورمو بگیرم با اینکه میدونستم صدر در صد قبول شدم ولی بازم استرس و دلهره داشتم قلبم تند تند میزد...خدا
..دیگه مثل قبل اصلا تحمل ندارم همه جور وبلاگی رو بخونم مثلا بعضی شعرهارو تا نیمه بیشتر نمیخونم چون هم اینکه یاد عشق خودم میفتم هم اینکه میگم وای خدا کسی که این شعر رو گفته چی کشیده
قبلا از وبلاگای غمگین بدم میومد اصلا نمیخوندمشون حتی شعرهای ناامید کننده رو که دیگه اصلا،ولی الان خودم شدم یکی از اونا،واقعا الان همه آدمهارو درک میکنم ،وقتی باهام درد و دل میکنن حرفشونو میفهمم ،
عشقم بد زخمی ازت خوردم ولی تو کاملا بی خبری
خوش باش
اون موقع ها تو میگفتی تا تو رو دارم غم ندارم حالا من میگم تا خدا رو دارم غم ندارم
+
تاريخ سه شنبه بیست و نهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 17:3 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
به دلم مونده یه بار تو یه خیابون طولانی تنهای تنها راه برم، فکر کنم، گریه کنم بدون هیچ مزاحمی ولی هیچ وقت جور نشد از بس آدمای به درد نخور تو خیابوناست.هزار تا مزاحم که دلم میخواد سرشونو کنم تو فاضلاب ولی خب کاری از دستم برنمیاد...
خدا اصن هیچی نمیخوام دلخوشی من عشقمه یه کاری کن لطفاً
پ ن : خدا اینجا تو مخاطب خاص منی دوست دارم
+
تاريخ سه شنبه بیست و نهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 16:40 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
عشقم میدونم دوستم داری
میدونم تو قلبت هیشکی جای منو پر نمیکنه
چرا تا اسمت میاد اشک تو چشام جمع میشه
خدااااااااااااااااااااااااااااااا
چه جور گذشته رو فراموش کنم ؟
چه جور خاطراتت رو فراموش کنم عشقم؟
عزیزم دلم برای نگاه کردنات دلم برای خنده هات بوسه هات تنگ شده احمق
یه ذره مرد باش و پای حرفا و قول هایی که دادی باش
حرمت روزایی که باهم بودیم وعاشق بودیم رو نگهدار اون روزا حرمت داره بفهم اینو
+
تاريخ سه شنبه بیست و نهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 16:25 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
نهم:كفعمى در كتاب«بلد الامين»دعايى به روايت از موسى بن جعفر عليهما السلام نقل كرده و گفته است:اين دعا عظيم الشأنو سريع الاجابة است،و آن دعا اين است:
اللَّهُمَّ إِنِّي أَطَعْتُكَ فِي أَحَبِّ الْأَشْيَاءِ إِلَيْكَ وَ هُوَ التَّوْحِيدُ وَ لَمْ أَعْصِكَ فِي أَبْغَضِ الْأَشْيَاءِ إِلَيْكَ وَ هُوَ الْكُفْرُ فَاغْفِرْ لِي مَا بَيْنَهُمَا يَا مَنْ إِلَيْهِ مَفَرِّي آمِنِّي مِمَّا فَزِعْتُ مِنْهُ إِلَيْكَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الْكَثِيرَ مِنْ مَعَاصِيكَ وَ اقْبَلْ مِنِّي الْيَسِيرَ مِنْ طَاعَتِكَ يَا عُدَّتِي دُونَ الْعُدَدِ وَ يَا رَجَائِي وَ الْمُعْتَمَدَ وَ يَا كَهْفِي وَ السَّنَدَ وَ يَا وَاحِدُ يَا أَحَدُ يَا قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُوْلَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوا أَحَدٌ،
خدايا!تو را در محبوبترين چيزها نزدت كه يگانهپرستى است اطاعت نمودم،و تو را در مبغوضترين چيزها كه كفر است نافرمانى نكردم،پس آنچه از گناهان بين اين دو است بر من بيامرز،اى آنكه گرزيگاهم تنها به جانب اوست، از آنچه از آن به سويت پناه آوردم مرا ايمنى بخش،خدايا!بيامرز از نافرمانيهاى بسيارم را در پيشگاهت،و طاعت اندكم را در آستانت بپذير، اى تنها توشهام از ميان توشهها،و اى اميد و آرامش،و پناه و تكيهگاهم،و اى يگانه و يكتا، اى كه گفتى«بگو او خداى يكتاست،خداى بىنياز است،نه زاده و نه زاييده شده،و برايش همتايى نبوده است»
أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مَنِ اصْطَفَيْتَهُمْ مِنْ خَلْقِكَ وَ لَمْ تَجْعَلْ فِي خَلْقِكَ مِثْلَهُمْ أَحَدا أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ تَفْعَلَ بِي مَا أَنْتَ أَهْلُهُ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِالْوَحْدَانِيَّةِ الْكُبْرَى وَ الْمُحَمَّدِيَّةِ الْبَيْضَاءِ وَ الْعَلَوِيَّةِ الْعُلْيَا [الْعَلْيَاءِ] وَ بِجَمِيعِ مَا احْتَجَجْتَ بِهِ عَلَى عِبَادِكَ وَ بِالاسْمِ الَّذِي حَجَبْتَهُ عَنْ خَلْقِكَ فَلَمْ يَخْرُجْ مِنْكَ إِلا إِلَيْكَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْ لِي مِنْ أَمْرِي فَرَجا وَ مَخْرَجا وَ ارْزُقْنِي مِنْ حَيْثُ أَحْتَسِبُ وَ مِنْ حَيْثُ لا أَحْتَسِبُ إِنَّكَ تَرْزُقُ مَنْ تَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ
از تو درخواستمىكنم به حق آنانكه از ميان آفريدههايت انتخاب نمودى،و هيچكس را از ميان آفريدگانت همانند آنان قرار ندادى،بر محمّد و خاندانش درود فرست،و با من چنان كن كه سزاوار آنى،خدايا!از تو درخواست مىكنم به حق يگانگى بزرگتر الهى،و مقام تابنده محمّدى،و جايگاه برتر علوى،و به تمام آنچه به آن بر بندگانت حجّت نهادى،و به حقآن نامى كه از آفريدگان خود پنهان داشتى،كه از تو جز براى تو اظهار نگردد،بر محمّد و خاندانش درود فرست و براى من در كارم گشايش و راه نجاتى قرار ده،و از جهاتى كه گمان مىبرم و يا گمان نمىبرم مرا روزى دههمانا تو هركه را بخواهى بىحساب روزى مىدهی.
سپس حاجت خود را درخواست كن.
+
تاريخ سه شنبه بیست و نهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 14:9 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
معاویه بن عمار روایت است گوید: ابوعبدالله امام صادق ع به من فرمود و آغاز سخن از او بود. آیا می دانی؟ مردی به خدمت امیرالمومنین صلوات الله علیه آمد. از دیر آمدن جواب، در دعایش شکوه کرد. حضرت به او فرمودند:«ین انت عن الدعا السریع الاجابه»
در کجایی تو از دعای سریع الاجابه که سرعت استجابت دارد آن مرد عرض کرد: آن کدام دعا است بفرمائید: حضرت فرمود بگو:
« اللهم انی اسئلک باسمک العظیم العظم الاجل الاکرم المخزون المکنون النور الحق البرهان المبین الذی هو نور مع نور و نور من نور و نور فی نور و نور علی نور ونور فوق کل نور و نور یضی به کل ظلمه و یکسر به کل شده و کل شیطان مرید و کل جبار عنید لا تقربه ارض و ات تقوم به سماء و یا من به کل خائف و یبطل به سحر کل ساحر و بغی کل باغ و حسد کل حاسد و یتصدع لعظمته البر و البحر و یستقل به الفلک حین یتکلم به الملک فلا یکون للموج علیه سبیل و هو اسمک الاعظم الاجل الاجل النور الاکبر الذی سمیتبه نفسک و استویت به علی عرشک و اتوجه الیک بمحمد و اهل بیته اسئلک بک و بهم ان تصلی علی محمد و آل محمد و ان تفعل بی ان تقضی حاجتی.»
امیرالمومنین ع این دعا را می خواندند و جهت محتاج نشدن به نانجیب خوب است.
«اللهم لا تجعل بی حاجه الی احد من شرار خلقک و ما جعلت بی من حاجه فاجعلها الی احسنهم وجها و اسخاهم بها نفسا و اطلقهم بها لسانا و اقلهم علی بها منا.»
+
تاريخ سه شنبه بیست و نهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 14:8 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
معاویه بن عمار روایت است گوید: ابوعبدالله امام صادق ع به من فرمود و آغاز سخن از او بود. آیا می دانی؟ مردی به خدمت امیرالمومنین صلوات الله علیه آمد. از دیر آمدن جواب، در دعایش شکوه کرد. حضرت به او فرمودند:«ین انت عن الدعا السریع الاجابه»
در کجایی تو از دعای سریع الاجابه که سرعت استجابت دارد آن مرد عرض کرد: آن کدام دعا است بفرمائید: حضرت فرمود بگو:
« اللهم انی اسئلک باسمک العظیم العظم الاجل الاکرم المخزون المکنون النور الحق البرهان المبین الذی هو نور مع نور و نور من نور و نور فی نور و نور علی نور ونور فوق کل نور و نور یضی به کل ظلمه و یکسر به کل شده و کل شیطان مرید و کل جبار عنید لا تقربه ارض و ات تقوم به سماء و یا من به کل خائف و یبطل به سحر کل ساحر و بغی کل باغ و حسد کل حاسد و یتصدع لعظمته البر و البحر و یستقل به الفلک حین یتکلم به الملک فلا یکون للموج علیه سبیل و هو اسمک الاعظم الاجل الاجل النور الاکبر الذی سمیتبه نفسک و استویت به علی عرشک و اتوجه الیک بمحمد و اهل بیته اسئلک بک و بهم ان تصلی علی محمد و آل محمد و ان تفعل بی ان تقضی حاجتی.»
امیرالمومنین ع این دعا را می خواندند و جهت محتاج نشدن به نانجیب خوب است.
«اللهم لا تجعل بی حاجه الی احد من شرار خلقک و ما جعلت بی من حاجه فاجعلها الی احسنهم وجها و اسخاهم بها نفسا و اطلقهم بها لسانا و اقلهم علی بها منا.»
+
تاريخ سه شنبه بیست و نهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 14:8 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
بی معرفت چه جور دلت میاد اونو آوردی جای من آخه چه طور دلت
میاد قلبم داره میاد تو دهنم ولی به رو خودم نمیارم .چیکار کنم بگو بهم
خداااااااااااااااااااااااااااااااااا یه کاری کن
خدا عیدمو قشنگ کن ازت خواهش میکنم
خدا عزیز من کمکم کن
یاالله یالله یاالله یاالله یاالله یاالله یا الله
کمکم کن
+
تاريخ سه شنبه بیست و نهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 13:51 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
همه سرگرمیم شده اینترنت
من اصلا بلد نیستم از زندگیم لذت ببرم
خدا کمکم کن
تو تاکسی که بودم داشتم با خودم فکر میکردم میگفتم اگه واقعا خدا میخواست من عشقمو ببینم اینقدر که التماسش میکرد باید به هرطریقی بود پرتش میکرد تو بغلم حتما خدا میدونه که اینجور بهتره...
خدا هر چی بگی همونه... فقط بدون ظرفیتم دیگه پره ...خدا عزیز من کمکم کن من امسال میخوام نذرمو ادا کنم....خدا میدونم که تو هم میخوای من اونارو دوست دارم دلم میخواد پیششون باشم ...وجودشون بهم آرامش میده پس تو هم بخواه خدا
امسال بیا بهم عیدی بده قول میدم بی جنبه نباشم عزیزم خدای من تو که اینهمه قدرت داری اینکه ب رات هیچه
خدا فقط به تو امید دارم امیدمو نا امید نکن
این بارون به این قشنگی ...میدونی من چقدر بارون دوست دارم ؟
خدا کمکم کن قول میدم
ببخش اگر دفه های قبل قولمو شکستم من عاشق بودم
خدایا ممنون که دفه قبل آبرومو خریدی...ممنون خدا....خدا هیچ وقت نمیره اون لطفت رو
دوست دارم خدا
+
تاريخ سه شنبه بیست و نهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 12:21 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
وای خدا این هوای ابری امروز چقدر قشنگه
خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
منو یادت نرهااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
دلم نمیخواد از جام تکون بخورم اینجا عجیب آرامشی داره
خدا یه ذره بغلم کن یه ذره باهام باش خدا من یه دخترم خودت که میدونی چقدر احتیاج دارم یکی احساساتمو درک کنه و گرنه دق میکنم.
خدایا شکرت خدایا ممنون به خاطر وسایل و چیزایی که نیاز داشتم و بهم دادی
خدا خدا خدا
خدایا تو مخاطب خاص منی
+
تاريخ سه شنبه بیست و نهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 9:11 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
خدایا
امروز دعا میکنم برای همه
خدا ازت میخوام امسال همه آدما موقع سال تحویل وقتی دور هم نشستن ودعا میکنن ای خدا تو اون لحظه که همه دارن ازت حاجت میخوان ای خدا حاجتشون رو برآورده کنی
خدا ظهور آقا امام زمان رو نزدیک کن
ای خدا کمک کن سال ۹۲ یه سال خوب پر از آرامش باشه
خدا تو این دنیا همه فقط یه آرامش میخوایم خدا کمک که اینجور باشه
خدا کمک کن با تحویل سال همه کینه ها تموم بشه
خدا دلخوشم کن به زندگی تااز لحظه به لحظه زندگیمون لذت ببریم
خدا خدایی کن در حق هممون
خدا هر چه صلاح میدونی برامون انجام بده
خدا کمک کن یه سال خوب پر برکت باشه
خدا کمک کن دیگه دعوامون نشه
خدا خدا خدا
خدا ما فقط تو رو داریم فقط تو
حاجتمون بده نذار دست خالی بریم
خدا اگه بی خیالمون پس به کی تکیه کنیم خدا نذار بیشتر از این احساس تنهایی کنیم
این دعای شخصیه خدا من خیلی حسودم ان حسادت رو از من بگیر
خدا کمک کن مثل سال ۹۱ به خودم مغرور نشم تا دوستام از دست ندم
خدا حالمو خوب کن اگه میشه خواهش میکنم ازت
+
تاريخ سه شنبه بیست و نهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 8:54 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
|
|
|
بسم الله الرحّمن الرّحيم
يا حّي و يا قّيوم . يا حّي و يا قّيوم . يا حّي و يا قّيوم.
الهي، اي که با مني، تسليم و خدمتگزارم و روز و شب تو را مي خوانم .
... الهي، با آنکه تو را نمي شناسم
اما به تو عشق مي ورزم و با تمام وجودم دوستت دارم
زيرا تو خداي دوست داشتني مني
تو خوبتريني، تو آن يگانه معشوقي،
و من با همه زندگيم تو را مي پرستم
و عاشق تو هستم.
الهي تو همه زندگي مني، تو يگانه معبود مني، تو همه عشق مني،
تسليم تو هستم و تو را مي پرستم.
... الهي، من صداي تو را نمي شنوم،
اما گوشهايم نام تو را در هر صدايي مي جويند
و دهانم در روز و شب نام تو را مي خواند.
الهي اي شاه من، اي سرور من، مولاي من،
اين منم، گداي تو،
اين منم محتاج تو،
اين منم سرباز وفادار تو،
الهي تسليم و خدمتگزار توام،
مرا به حضورت بپذير.
اي پروردگار بخشنده و آسمانيم
دوستت دارم.
نيازهايم را بر من ببخش،
و بزرگترين نياز من حضور تو است.
گناهانم را ببخش و مرا تطهير کن،
که بزرگترين گناه من فراموشي تو است.
آه الهي، آه دل مرا بشنو و به سوي من آ
به من بازگرد
زيرا چه بسيار مشتاق بازگشت توام،
به من بازگرد فدايت شوم،
جان مرا از حضورت لبريز کن
بگذار دلبستگي ها و خواسته هايم را
در تو بسوزانم و قرباني کنم،
بگذار خود را در تو قرباني کنم.
سرورم فدايت شوم،
بگذار هر لحظه در تو بميرم
و هر بار از حضور تو زنده شوم،
عشق خود را بر من بريز و تنهايي مرا با حضور خود پر کن،
بگذار در تو نفس بکشم
اي نفسهاي من
الهي، الهي، الهي،
اي که با مني و من بي توام ،
اي يار من که تو را از ياد برده ام،
اي معشوقي که تو را گم کرده ام،
بگذار تو را بيابم،
اي عزيزترينم،
اي خوبترينم،
اي محبوب من،
بگذار حضورت را تجربه کنم و در عشق ات بميرم.
اين،
زندگي جاودانه من است.
آمين يا رّب العالمين |
+
تاريخ سه شنبه بیست و نهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 8:47 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
شادی را هدیه کن ، حتی به کسانیکه آن را از تو گرفتند، عشق بورز به آنانکه دلت را شکستند، دعا کن برای آنانکه نفرینت کردند.و درخت باش بر غم تبرها، پرواز کن به کوری چشم خفاشها، بها رشو بخند که خدا با توست
+
تاريخ سه شنبه بیست و نهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 8:44 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
خداوندا
ارامشی عطا فرما تا بپزیرم انچه را که نمیتوانم تغییر دهم
شهامتی که تغییر دهم ان چه راکه میتوانم
و بینشی که تفاوت ان دو را بدانم .
خداوندا - با گفتن این کلمه وجود نیرویی برتر از خود را
میپذیریم و به ان اقرار میکنیم.
عطا فرما - با تکرار این کلمه اقرار میکنیم که این نیروی
برتر توانایی بخشش و عطا کردن را دارد.
من - من در جستجوی چیزی بهتر هستم. چه عیبی دارد که
من برای خود چیزی بهتر را بخواهم . با اصلاح شخصیتم؛
اطرافیانم خوشحال تر خواهند شد.
آرامش - من برای خودم و زندگی ام دعا میکنم .من
فروتنی ، خونسردی ، آرامش و صلح را میطلبم تا بتوانم
درست فکر کنم و کاملا بر خود مسلط باشم .
پذیرش - خودم را با شرایط فعلی وفق میدهم .
جایگاه زندگی خود را در شرایط کنونی میپذیرم . تا زمانی که
شهامتی بیابم، که تغییر دهم انچه را که بر وفق مرادم نیست
وان را به عنوان بخشی از زندگی ام بپذیرم .
شهامت - من طالب رشد فضایل اخلاقی خود هستم تا بتوانم
با شرایط رو به رو شوم .
تغییر - من طالب شرایط متفاوتی برای تغییر کردن هستم .
چیزهایی که میتوانم - خواهان کمک هستم تا بتوانم
درست تصمیم بگیرم ; همه چیز در زندگی من کامل نیست.
باید با واقعیتهای زندگی ام روبرو شوم و همواره در جهت رشد
و پیشرفت فعالیت کنم .
بینش - میخواهم قدرت تشخیص خوب و بد را داشته باشم و
بتوانم انها را از هم متمایز کنم .
دانستن - میخواهم توانایی درک روشنی از حقیقت را
داشته باشم .
تفاوت - میخواهم در زندگی به گونه ای دیگر بیاندیشم تا
بتوانم تفاوتها را درک کنم . من احتیاج دارم که تفاوت
ما بین خود خواهی و خود دوست داشتن را بدانم
+
تاريخ سه شنبه بیست و نهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 8:43 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
باور نمی کنم
خالــق نظم دانه های انار ,
زندگی مرا بی نظم چیده باشد
+
تاريخ سه شنبه بیست و نهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 8:42 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
به نام خدا
فردا عیده هنوز هیچ نمیدونم
منتظرم تا تو یه کاری کنی
یعنی من آدم حسودیم
خدا چیکار کنم
دست و دلمون به هیچ کاری نمیره
تو یه کاری کن
خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
تو بگو من چیکار کنم
به قرآن هیچ فکری به ذهنم نمیرسه
+
تاريخ سه شنبه بیست و نهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 8:24 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
تو حمام تا تونستم گریه کردم حالم بهتره
ولی هنوز هیچ تا الان همش اون ضربه زده
اون میخواد منو کیش و مات کنه
ای خدا کمکم کن من ازت خواهش میکنم
هنوز دیر نشده دلمو آروم کن
بهم آرامش بده
خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
صدامو میشنوی؟
خدا بگو آره یا نه چرا اینقدر اذیتم میکنی خوشت میاد؟
خداجون اگه چشم منو نداری خب بگو؟
بگو تا احساس جز خود بدبختم کس دیگه ای رو ندارم
خدا خدایی کن در حقم التماست میکنم خدا
مثل همیشه
خدا خودت من چقدر هول هستم
خدا میدونم برام بهترینها رو میخوای
میدونم رو هم اینایی که میخوان حال منو بگیرن کم میکنی مثل همیشه
خدا خودت از دل من خبر داری ولی من نمیدونم چرا همه همیشه میخوان حال منو بگیرن یعنی فکر میکنن من مغرورم
خدا کمکم کن بی خیال همه
+
تاريخ دوشنبه بیست و هشتم اسفند ۱۳۹۱ساعت 23:32 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
تو حمام تا تونستم گریه کردم حالم بهتره
ولی هنوز هیچ تا الان همش اون ضربه زده
اون میخواد منو کیش و مات کنه
ای خدا کمکم کن من ازت خواهش میکنم
هنوز دیر نشده دلمو آروم کن
بهم آرامش بده
خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
صدامو میشنوی؟
خدا بگو آره یا نه چرا اینقدر اذیتم میکنی خوشت میاد؟
خداجون اگه چشم منو نداری خب بگو؟
بگو تا احساس جز خود بدبختم کس دیگه ای رو ندارم
خدا خدایی کن در حقم التماست میکنم خدا
مثل همیشه
خدا خودت من چقدر هول هستم
خدا میدونم برا
+
تاريخ دوشنبه بیست و هشتم اسفند ۱۳۹۱ساعت 23:32 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
میدونم که میشه
میدونم
میدونم
خداااااااااااااااااااااااااااااااا تو هم بگو میشه
خدا یه بله بگو و روح منو شاد کن
قربونت برم من بگو بله دیگه
دوست دارم خدای من
خدا
چی بگم دیگه یه بله بگو خواهش میکنم
جون من بگو جون من به خدا من فقط منتظر تواما
من همه امیدم به توئه خدا تلافی میکنم به قرآن بی معرفت نیستم فقط تو بگو بله
من فقط تو رو دارم فقط تو
میبینی صبح تا شب فقط با تو حرف میزنم
خدا من نوکرتم من چاکرتم
+
تاريخ دوشنبه بیست و هشتم اسفند ۱۳۹۱ساعت 18:8 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
خدا کمکم کن ازت خواهش میکنم
الان احتمالا علی رضا اونجاست الان همه چی عوض شه من به آرزوم برسم و دلم شاد بشه
ای خداااااااااااااااااااااااااا
عشقم تو رو خدا یه کاری دیگه لامصب
زود باش
یه ذره به فکر منم باش آخه
عزیزم بذار دلخوش بشم همین که کنارت باشم برام کافیه
من هیچ توقعی از تو ندارم
ازت خواهش میکنم یه ذره غرورتو بذار کنار
بیا دوباره مثل قبل باش بیا دوست داشته باشیم همدیگه رو
تو رو خدا یه کاری کن
نذار همه چی تموم شه من دوست دارم نمیتونم ازت دل بکنم اینو بفهم
تو نفس منی چرا نمیفهمی احمق من میمیرم بدون تو
دفه قبل هم بهت با پیام گفتم تو این دنیا هرکسی لیاقت تو و نداره شاید فقط یه نف ر باشه که ارزش تو رو بدونه.
من عاشقتم عزیزم عاشقتم.قبلنا تو خیابون که میرفتم مردا خیلی برام اهمیت داشتن واسه همین خیلی مرتب میرفتم بیرون اما الان من هیچ مردی رو به چشم مرد نمیبینم فقط تو برای من مردی
اگه بدونم تو هستی به خودم میرسم دیگه برام مهم نیست بگن چقدر شلختست آخه فقط تو جلو چشم منی
حرف حرف توئه کاقیه که تو بگی آره یا نه ولی تو هیچی نمیگی
عشقم یه کاری کن
عزیزم عسلم همه گره ها فقط به دست تو باز میشه بفهم
دوست دارم دوست دارم دوست دارم
ای کاش صدامو میشنیدی
چند وقت پیشا به خودم قول دادم فراموشت کنم اما شرط گذاشتم گفتم اگر تا شب بهم زنگ زدی یا اس دادی یا حتی یه میس کال میدونم عاشقمی ،عاشقت میدونم اگه نه واسه همیشه ف اموشت میکنم همون روز اومدم پشت پنجره هوا ابری بود از ته دلم ازت خواستم گریه کردم گفتم اگه دوستم داری بهم زنگ بزن نزدیک به شب داشتم نا امید میشدم گفتم مگه میشه تو بعد از ماه به من زنگ بزنی خیلی ناراحت بودم خوابم وقتی صبح پاشدم دیدم تو بهم اس دادی نمیدونی چقدر خوشحال فهمیدم تو دوست نداری فراموشت تو خودت خواستی اینبار هم بیا یه کاری کن یه زنگ بزن خواهش میکنم
+
تاريخ دوشنبه بیست و هشتم اسفند ۱۳۹۱ساعت 17:29 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
عزیزم عشقم اینبار برای تو مینویسم
نمیدونی چقدر دلتنگتم
نمیدونی چقدر دلم هواتو کرده
نمیدونی چقدر جات خالیه
نمیدونم چرا تو اخلاقت بد شده
نمیدونم چرا هر چقدر بهت محبت میکنم هم من هم علیرضا تو بدتر میشی و قدر نشناستر
عشقم آخه تو اینجور نبودی
عشقم بیا دوباره با هم باشیم
به خدا من از تو هیچ توقعی ندارم فقط میخوام تو پیشم باشی کنارم بشی
همینکه دلت با من باشه به خدا دیگه هیچ مرزی وجود نداره
دیشب که خوابتو میدیدم نمیدونم یه جوری شدم آخه تو منو هی می بو سی دی و بین بو س ه هات میگفتی ازم ناراحی آخه چرا تو که کینه ای نبودی
منو محکم گرفته بودی تو ب غلت ولی همش نق میزدی
تو خوابم توی جمع که بودیم همش کنار هم بودیم خیلی خوب با هم حرف میزدیم
میدونم خدا همه چی رو درست میکنه
مهم اینه که خدا چی میخواد
+
تاريخ یکشنبه بیست و هفتم اسفند ۱۳۹۱ساعت 13:26 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
وای نمیدونم از صبح پشت سیستم نشستم خودمم نمیدونم چی میخوام اعصاب ندارم سرگردونم
نمیدونم قراره چی بشه؟
من نذر کردم اگه حاجتم برآورده شه ختم قرآن کنم و نمازمم بخونم
خدا کمکم کن الان از دلم خبر داری میدونی چی میخوام؟
من آرامش میخوام یا منو بهش برسون یا از تو ذهنم پاکش کن و منو دلخوش به یه چیز دیگه کن
عزیز من کمک کن امسال سال قشنگی باشه مثل سال تحویل پارسال که باهام بودی وهوامو داشتمی
خدا من به این جمله اعتقاد قلبی دارم
اینکه.....خداوند گر به حکمت ببندد دری به رحمت گشاید در بهتری
دلم میخواد همینجا بشینم و منتظر تا خدا تو کاری کنی
قول میدم هنوز خوبتر بشم خیلی خوب فقط تو با من باش
+
تاريخ یکشنبه بیست و هفتم اسفند ۱۳۹۱ساعت 12:58 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
نذار با این عید همه چی تموم شه
من منتظرم هنوز ،جای منو به کسی نده آخه من راضی نیستم شاید خدایی نکرده بلا ملایی سرت بیاداون دیگه دست من نیست...جای منو با هرکسی پر نکن این شادی حرمت داره دلشو نشکن لطفا آهش بد میگیرت....اون هنوز قلبش برای تو میتپه اون هنوز میگه نفسم به نفسای تو بنده....کجایی که نوشته هامو بخونی این همه رمزذار نوشتم ولی لامصب تو کجایی ؟ هان بیاد دیگه نامرد روز به روزت که به عید نزدیک میشیم حال من خرابتر میشه ...انتظار داره منو میکشه بیا دیگه، یه ذره تو زندگیت مردی کن،با یه زنگ میتونی زندگیمون رو دگرگون کنی...
اگه زنگ نزنی دیگه حتی نمیتونم بهت فکر کنم دیوونه من نمیتونم بیشتر از این به پات بشینم آخه اینجور زندگیم فلج میشه....قدم اول رو تو بردار به خدا تا آخرش من باهاتم.....تو بخواه...کافیه تو بخوای تا من جونم رو بدم ....عزیز من بجنب به خدا دیر میشه هاااااااا
خدایا کمکم کن تو رو قرآن دیگه تحمل ندارم
+
تاريخ شنبه بیست و ششم اسفند ۱۳۹۱ساعت 15:16 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
+
تاريخ شنبه بیست و ششم اسفند ۱۳۹۱ساعت 15:1 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
+
تاريخ شنبه بیست و ششم اسفند ۱۳۹۱ساعت 13:3 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
+
تاريخ شنبه بیست و ششم اسفند ۱۳۹۱ساعت 10:45 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
عشقم کافیه که تو بخوای تا امسال کنار هم باشیم ازت خواهشیکنم یه ذره به فکر منم باش
+
تاريخ شنبه بیست و ششم اسفند ۱۳۹۱ساعت 10:30 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
+
تاريخ شنبه بیست و ششم اسفند ۱۳۹۱ساعت 7:38 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
امروز جمعه بود و تمام شد فردا روز شنبه آخرین شنبه سال ۹۱
داری تموم میشی ایشالا با تموم شدنت غصه های همه تموم شه
خدایا خواهش میکنم کمکم کن
نذار باعث عذابم بشه ای خدا التماست میکنم خدایا خواهش میکنم
احساس میکنم سال ۹۲ یه سال خیلی خوبه یه حس خیلی خوب دارم ایشالا که همینطوره
+
تاريخ جمعه بیست و پنجم اسفند ۱۳۹۱ساعت 23:45 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
دلت که تنگِ یک نفر باشد ...
خودِ خدا هم بیاید
تا لحظه ای فراموش کنی ...
فایده ندارد ...
تو دلت تنگ است ...
دلت برای همان یک نفر تنگ است ...
تا نیاید ، تا نباشد ...
هیچ چیز درست نمیشود ...
+
تاريخ جمعه بیست و پنجم اسفند ۱۳۹۱ساعت 23:24 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
اه حالم خرابه تو روحش حالم خراب کرد
خدا خلاصه خواستم بگم یه کاری خو دارم میمیرم رسیدم ته آخرش دیگه نفس ندارم تف کنم میمیرم میفهمی؟
خدا این بندهات بدجور حالمو میگیرن از خوبیام سو استفاده میکنن
خدا سلیقت ایول داره فقط یادت رفته به بعضیهاشون دل بدی
بندهات تقصیری ندارن میدونم این من بدبخت که آفریدی خیلی دل نازکم اونا نمیفهمن
خدا یه جوری حالیشون کن
قول د اد ه بودم گریه نکنم ولی امروز این بغض لعنتی دوباره به خاطر اون ترکید و دمار از روزگارم در آورد.
پ ن : خیلی داغون بودم اونوقتی خیلی حس نوشتن داشتم ولی حیف که علی رضا صدام زد مجبورم شدم که برم.
+
تاريخ جمعه بیست و پنجم اسفند ۱۳۹۱ساعت 16:49 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
ای بمیری ای سرتو بخوره ۲ساعت نوشتم پرید
+
تاريخ جمعه بیست و پنجم اسفند ۱۳۹۱ساعت 16:44 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
حماقت چيست…؟
اين که من…
تو را…
با تمام بدي هايي که در حقم ميکني…!!
هنوز…
دوست دارم
+
تاريخ دوشنبه بیست و یکم اسفند ۱۳۹۱ساعت 14:25 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
جاذبه سیب ، آدم را به زمین زد
و جاذبه زمین ، سیب را .
فرقی نمی کند؛
سقوط ، سرنوشت دل دادن به هر جاذبه ای غیر از خداست
به جاذبه ای می اندیشم که پروازم می دهد ،
خدا ...
+
تاريخ یکشنبه بیستم اسفند ۱۳۹۱ساعت 17:31 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
اسفند شد.
وقت کوچ کردن به فروردین
وقت بخشیدن و صاف کردن دل
پس ببخش
اگر با نگاهی یا صدایی یا زبانی بر دلت زخمی زدم...
+
تاريخ یکشنبه بیستم اسفند ۱۳۹۱ساعت 17:31 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
تحویل نمیگیرم ...
سالى را که بدون تو تحویل شود !!!!
+
تاريخ یکشنبه بیستم اسفند ۱۳۹۱ساعت 17:18 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
من حــ
♥ـــوا ... تو آدمـ
بیا ... جهانـی دیگر آغـاز کنیمــ
لبخند بزن ! بگـو ســــ
♥ـــــیب
.
.
.
+
تاريخ یکشنبه بیستم اسفند ۱۳۹۱ساعت 13:13 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
باورت بشه یا نه!؟
روزی میرسه که دلت برای هیچکس به اندازه من تنگ نمیشه، برای نگاه کردنم، خندیدنم، اذیت کردنم، مهربونیم، صداقتم، برای تمام لحظاتى که درکنارم داشتی، روزی میرسه که درحسرت تکرار دوباره من خواهی بود.
+
تاريخ یکشنبه بیستم اسفند ۱۳۹۱ساعت 12:20 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
این روزها…
بغض دارم .
گریه دارم .
تــــــــا دلت بخواهـــــــد …
آه دارم ٬
ولی ٬ بازیگر خوبی شده ام…
میــــــ خنــــــــدم...
.
.
.
+
تاريخ یکشنبه بیستم اسفند ۱۳۹۱ساعت 12:15 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
هــمــديــگــر را فــرامــوش نـکنـيـم
شــايد ســالـهـا بـعـد در گــذر جــاده هــا
بـي تفـــاوت از کـنــار هــم بگــذريــم
و بــگويـيـم آن غــربـيـه چـقـدر شــبيـه خـاطـراتـم بود
+
تاريخ یکشنبه بیستم اسفند ۱۳۹۱ساعت 12:15 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
آلـــیــــس کـــجـــایـــی؟؟؟
...بـــیـــا ... ایـــنـــجـــا عَــجــیـــب تَــریــن سـَــرزمــیــن دنُـــیــاســت
مِهـربانیـَت را بـه حِســاب احتـیـاجَـت میـگــُذارنـد
عِشـقَــت را پـای سـادگـیَت
و حـَرف هــای صادقـانــه ات را بـه پـای دیـوانگیَت ...!!!
+
تاريخ شنبه نوزدهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 21:23 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
- صدا میکنم تو را..
این جان که میگویی
جانم را میگیرد
نزن این حرفها را
دل من جنبه ندارد
موقعی که نیستی ......دمار از روزگارم درمی آورد
+
تاريخ شنبه نوزدهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 21:5 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
دوست داشتنی تر میشوی..
وقتـی میان لـب هایت،
"دوستت دارم" را
جا میدهی!
و با هر بوسه،
در دهانم میگـذاری!
+
تاريخ شنبه نوزدهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 20:58 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
عـــــــــــشق.....
یعنی اونی که اگه صد دفعه هم ناراحتش کنی
هر بار میگه این دفعه ی آخریه که می بخـشمت
و با اخـــم میاد توی بغلــت........!!!!!!!!!
+
تاريخ شنبه نوزدهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 20:58 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
چه حــس قشنگـــــیه...
وقتی خرد و داغونـــی...يكي با تمام وجود بپره و بغلت کنه ..!
و بگـــه : مگه من مردم عشقــم...!! ♥
+
تاريخ شنبه نوزدهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 20:57 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
آهای گل پسر
دختری که تا مسخره بازی در میاری نگات میکنه
و چشاش برق میزنه و زیر لب میگه "عزیزم"...
دختری که روسری بد رنگی رو که واسش خریدی
با کلی ذوق و شوق میپوشه میاد پیشت تا تورو ببینه..
دختری که وقتی اعصابت از یه جا دیگه داغونه سر اون خالی می کنی
اما فقط دستتو میگیره هیچی نمیگه...
دختری که وقتی تو خیابون با هم قدم میزنید
یه پسر خوشتیپ تر از تورو میبینه بیشتر خودشو بهت میچسبونه
دختری که روز زن یه شاخه گل براش می خری با یه لبخندغمگین میگه
"خودت واسم مهمی"
این دخترو حق نداری اذییت کنی؛می فهمی؟؟؟؟ حق نداری؛
+
تاريخ شنبه نوزدهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 20:56 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
یك روز می بوسمت!
فوقش خدا منو میبره جهنم!
فوقش میشم ابلیس!
اون وقت تو هم به خاطر اینكه ابلیس تو رو بوسیده جهنمی میشی!
جهنم كه اومدی اونجا پیدات میكنم و هر روز می بوسمت!
وای خدا چه بهشتی میشه جهنم!
+
تاريخ شنبه نوزدهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 20:53 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
اونـ ـقـ ـد دوسـ ـتـ ـت دارم
که با تـمـ ـام وجـ ـود احـ ـسـ ـاس میکنـ ـم
وجـ ـودت را
دردهـ ـایـ ـت را
دسـ ـت هـ ـای گـ ـرمـ ـت را
+
تاريخ شنبه نوزدهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 20:51 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
سعی کن.....
آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران...
گرفتن خودت از آنان باشد...!!
+
تاريخ شنبه نوزدهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 14:4 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
عشق الوچه نیست بهش نمک بزنی...
دخترهمسایه نیست بهش چشمک بزنی...
رفیقت نیست بهش کلک بزنی......
غذانیست بهش ناخونک بزنی... ...عشق...
مقدسه باید جلوش زانو بزنی.....
+
تاريخ شنبه نوزدهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 14:3 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
شکسپیر میگه : کسی رو که دوست داری ،
چند وقت یکبار بهش یادآوری کن ،
تا فراموش نکنه ( قلبی ) براش می تپه .
(( این یک یادآوریست ))
+
تاريخ شنبه نوزدهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 14:3 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
تقصــ ـیر خوבمونـﮧ ؛
بعضے هـآ عـבבے نبوבنـב
و مـــآ آنها رآ بـﮧ ❤تــ ـوآטּ❤ رسانـבیـم
+
تاريخ شنبه نوزدهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 14:2 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
ما به دنیا امدیم!!!دنیا به ما نیامد...
این روزها میگذرد اما من از این روزها نمیگذرم...!
+
تاريخ شنبه نوزدهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 14:1 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
وقتى که میگى : دیگه برای همیشه فراموشش کردم و هیچ احتیاجى بهش ندارى و تمام
بد و بیراه های دنیا رو نصیبش میکنى دقیقا همون زمانیه که بیشتر از همیشه
دلت براش تنگ شده.....!
+
تاريخ شنبه نوزدهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 14:0 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
از آدم هــآ بگــذر !
دلـَـت را گنده تــَر کن
نـ ـآراحتِ این نبـ ـاش
که چـ ـرا جاده ی رفاقــَـت با تـ ـو همیشه یکــ طرفه استــ ...
مهــم نیست اگر همیشه یک طرفــه ای
. . .
شــآد باش کــه چیزی کم نگذاشتـه ای
و بدهکــارِ خودت ، رفاقـت و خدایتــ نیستی
+
تاريخ شنبه نوزدهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 13:49 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
در زلال شب
شب هایم بارانی است
روزهایم می گذرد
من باران اشک می خواهم
آنقدر باران می خواهم تا بتوانم تمام دلتنگی هایم را در آن زلال کنم
+
تاريخ شنبه نوزدهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 13:47 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|
مینویسم دوستت دارم و
قایمش میکنم..!
تو به درد زندگی نمیخوری
تو را باید نوشت و گذاشت
وسط همان شعرها و قصه هایی
که از انها آمده ای…!!
+
تاريخ شنبه نوزدهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 13:12 نويسنده ¸¸.•¨¯`•¸¸الی ¸¸.•¨¯`•¸¸.
|